به گزارش مجله خبری نگار، فصل سوم سریال «زخم کاری؛ انتقام»، پس از یک فصل ناامیدکننده و ضعیف، با فاصله حدودا هفت ماه از پایان «زخم کاری ۲» منتشر و بالاخره قصه انتقام «مالک» از «طلوعی» آغاز شد. جدال جذاب و پرهیجان «مالک» با خاندان «ریزآبادی» بر سر تصاحب قدرت و ثروت، در فصل اول به پایان رسید، بنابراین از همان ابتدا کار «زخم کاری» برای ادامه پیدا کردن در فصول جدید و به واسطه اتفاقی غیرمنطقی مانند زنده ماندن «مالک» سخت بود، ضعفهای اساسی فصل دوم نیز وضعیت را پیچیدهتر کرد و در نهایت شاهد اُفت کیفیت «زخم کاری» بودیم. فصل سوم با تمرکز بر بازگشت «مالک» و با محوریت کاراکتر او به عنوان شخصیت اصلی قصه روایت شده است. بنابر آن چه در قسمتهای اول و دوم «زخم کاری ۳» دیدیم، سریال فعلا برگ برنده ویژهای رو نکرده است و فعلا نمیتوان با قطعیت نسبت به آینده فصل سوم امیدوار بود.
مهمترین نقطه ضعف «زخم کاری» در فصل دوم و شروع فصل سوم، موقعیتها و رخدادهای تکراری است. در حالی که جنگ «مالک» و خاندان «ریزآبادی» در فصل اول به پایان رسیده بود، در «زخم کاری ۲؛ بازگشت» فصل تازهای از این جدال آغاز شد. اینبار شخصیت جدیدی به نام «مسعود طلوعی» به عنوان یکی از مالکان قدرتمند هولدینگ از سایه بیرون آمد و مقابل «میثم» قرار گرفت و مسئولیت انتقام و تصاحب ثروت بر عهده «میثم» به عنوان وارث «مالک» گذاشته شد. «میثم» در حد و اندازه این جدال بزرگ نبود و شخصیت «طلوعی» نیز به کاراکتری قدرتمند تبدیل نشد. اکنون در فصل سوم نیز همچنان شاهد دعوا بر سر پول و قدرت با انگیزه انتقام خون «میثم»، «شیدا» و «شهریار» هستیم. «زخم کاری ۳؛ انتقام» از جایی آغاز شد که «مالک» بازی انتقام از «طلوعی» را با رو کردن برگ برنده خود یعنی وَلِت حاوی پول نروژیها شروع کرد. «مالک» که قدرت و ثروتش را از دست داده بود، تصمیم گرفت به واسطه پول نروژیها «طلوعی» و دارودستهاش را تحت اختیار خود بگیرد. تلاش برای به دست آوردن ثروت و قدرت و ریختن خون آدمها برای رسیدن به این هدف، دیگر تازگی و جذابیت فصل اول را ندارد و اضافه شدن شخصیتهای جدید مانند «طلوعی»، «سیما» و «پانتهآ» نیز جذابیتی به قصه اضافه نکردهاند. حتی لبخند پیروزمندانه «مالک» پس از خروج از مهمانی «طلوعی» به صورت اسلوموشن همراه با موسیقی معروف سریال نیز تکراری شده و کارکرد اولیه خود را ندارد.
در فصل سوم دیدیم که «مالک» به دلیل کینه از «سمیرا» و مقصر دانستن او در مرگ فرزندانشان، از همسر سابق خود بریده و حاضر نیست با همراهی او برنامههایش را پیش ببرد، این یک تغییر مهم در شکل روابط کاراکترها بود، اما در قسمت دوم وقتی «مالک» با نقشه «سمیرا» برای نرسیدن مدارک علیه «طلوعی» به دست «دستمالچی»، مواجه شد به حرف او گوش داد و دوباره به همان مالکی تبدیل شد که از «سمیرا» فرمان میگرفت و طبق نقشههای او پیش میرفت و بیرحمانه آدمها را فدای خود میکرد. معلوم نیست در ادامه رابطه آنها به ویژه با حضور «سیما» چطور پیش خواهد رفت، اما فعلا این موقعیت یادآور فصل یک بوده است. یکی دیگر از تغییرات سریال در فصل سوم، نظارت «دستمالچی» بر نقشههای «مالک» و کنترل او به واسطه تهدید به دستگیر کردن این شخصیت است. باید دید «زخم کاری ۳» در ادامه، از این موضوع چه استفادهای خواهد کرد.
در قسمت اول و دوم «زخم کاری ۳» شاهد حضور بازیگران جدید فصل قبل مانند کامبیز دیرباز، الناز ملک و مهراوه شریفینیا بودیم و هنوز بازیگران تازه وارد قصه نشدهاند. مهران غفوریان نیز در فلشبکها حضور کوتاهی دارد. جواد عزتی و رعنا آزادیور ستارههای «زخم کاری» هستند که در فصل سوم نیز بازی خوبی داشتهاند. «سمیرا» در فصل سوم به شخصیت افسردهتری تبدیل شده است و همچنان رفتارهایی جنونآمیز دارد. رعنا آزادیور با بازی باورپذیر خود نداشتن تعادل روحی او را به خوبی نمایش میدهد. او با نشان دادن ضعفهای شخصیت تنها و افسرده خود نیز، گاهی حس ترحم مخاطب را برمیانگیزد و تغییرات شخصیت خود را در بازیاش به نمایش میگذارد. جواد عزتی نیز که در فصل دوم و آغاز فصل سوم در جلد شخصیتی از نفس افتاده و شکستخورده فرو رفته بود، در سکانس مهمانی «طلوعی» به تناسب موقعیت، تصویر متفاوتی از «مالک» را ارائه داد. او از موضع بالا و با تحقیر با «طلوعی» صحبت کرد و نقش یک شخصیت پیروز را مقابل آنها بازی کرد. کامبیز دیرباز همچنان در ارائه یک شخصیت مقتدر و مرموز ناموفق است و بازی تصنعی دارد. فعلا نکته چشمگیری در عملکرد مهراوه شریفینیا دیده نشده و باید دید این بازیگر در ادامه چه خواهد کرد.
منبع: خراسان